مربع پیاده سازی SDDC - بخش چهارم
در سه مطلب قبلی درباره نقش و جایگاه گوشه پردازش و شبکه در مربع پیادهسازی SDDC صحبت کردم و در این مطلب قصد دارم تا به سراغ گوشه ذخیرهسازی بروم و وضعیت آن را در یک SDDC بررسی کنم.
در گذشته مدیریت و کنترل فضای ذخیرهسازی در مراکزداده خارج از کنترل راهبر شبکه بود. ایجاد یا انتقال یک بارکاری از یک LUN به LUN دیگری از طریق راهبر ذخیرهسازی قابل انجام بود و به همین خاطر زمان زیادی صرف هماهنگی و اطمینان یافتن از انتقال صحیح دادهها صرف میشد. علاوه بر این، در صورت بروز هرگونه اشکال فنی در سختافزار، این اشکالها تا زمانی که راهبر ذخیرهسازی موضوع را به راهبر شبکه اطلاع نداده بود پنهان میماند. همچنین استقرار بارهای کاری بر روی فضای ذخیرهسازی متناسب با آن بارکاری یکی دیگر از چالشهای این سبک از ذخیرهسازی بود. برای مثال، اگر بنا بود که دادههای یک پایگاهداده بر روی دیسکهای با سرعت بالا و تضمین دسترسپذیری با از دست رفتن 2 دیسک قرار گیرد اینکار تماما بایستی توسط راهبر ذخیرهسازی و بهطور دستی انجام میگرفت.
ذخیرهسازی
رویکرد SDDC در گوشه ذخیرهسازی قواعد ذخیرهسازی کلاسیک را به کلی تغییر داد. این رویکرد ذخیرهسازی دادهها را تابعی از شرایط مجازیسازی بارهای کاری و نیاز این بارهای کاری به دگرگونی و انتقال دانست و وضعیت را باتوجه به خواست و رفتار بارهای کاری قابل تغییر فرض کرد. به این سبک دیگر ذخیرهسازی به عنوان مقولهای جدا از بارهای کاری تعریف نشد و این فضا باتوجه به سیاست تعریف شده برای آن بارکاری یا ماشین مجازی تعریف، ایجاد و نگهداری میشد. این کار از طریق استقرار راهکار vSAN، بکارگیری راهکار VVOL، تعریف سیاستهای ذخیرهسازی عمومی با استفاده از قابلیت Storage Based Policy Management، و پیکربندی فضای ذخیرهسازی ماشینهای مجازی در تطابق با سیاستهای تعریف شده صورت گرفت.
برای پیادهسازی این سبک جدید ذخیرهسازی ابتدا فضای ذخیرهسازی با استفاده از راهکار vSAN یا VVOL به انتزاعی سازی فضای ذخیرهسازی پرداخت. راهکار vSAN در هسته vSphere قرار گرفت تا حداکثر انعطافپذیری و کنترل را برای بارهای کاری رده کوچک تا متوسط فراهم آورد و از دیسک های موجود بر روی سرور استفاده کرد. و راهکار VVOL به صورت یک Appliance جداگانه استقرار یافت تا با اتصال مستقیم به دستگاه SAN تمامی دستورات و اقدامات مورد نیاز را برای کنترل و مدیریت LUNها مستقیما انجام دهد. پس از انتزاعی سازی فضای ذخیرهسازی نوبت به دستهبندی فضای ذخیرهسازی بود تا براساس این دستهها سیاستهای ذخیرهسازی متناسب به ماشینهای مجازی اختصاص یابد.
به این روش رویکرد SDDC توانست فضای ذخیرهسازی مبتنی بر نرمافزاری (Software-Defined Storage) را ایجاد کند که نه تنها در یک مرکزداده به عنوان معیار و سیاست استاندارد مشخص و تعریف شده است، بلکه در سایر مراکزداده دیگر هم با کمترین هزینه و زمان قابل بهرهبرداری و استفاده است. از آنجایی که فضای ذخیرهسازی برحسب هر ماشین مجازی تعریف میشود جابجایی و انتقال این فضا در تطابق با سیاستهای ذخیرهسازی تعریف شده برای آن ماشین امکانپذیر خواهد شد. علاوه بر ایجاد تسهیل جابجایی بارهای کاری بدون ایجاد اختلال در رفتار سرویس، راهکار vSAN و VVOL این امکان را مهیا ساختند تا وضعیت و شرایط سختافزار در محیط vSphere قابل رویت شود و بتوان باتوجه به نیاز کنترل مصرف منابع را از نزدیک در همان محیط vSphere Client مشاهده کرد. از این طریق نصب گسترده ماشینهای مجازی و استقرار خودکار فضای ذخیرهسازی مورد نیاز آنها و علاوه بر آن مهاجرت فضای ذخیرهسازی به مرکزداده دوم تنها در چند دقیقه امکانپذیر شد.
جمع بندی
رویکرد SDDC با دگرگون کردن فضای ذخیرهسازی و تعریف آن برحسب نرمافزار این امکان را بوجود آورد تا به بیشتر چالشها و خلاهای موجود در سبک ذخیرهسازی به روش کلاسیک پاسخ داد. حفظ جامعیت و یکپارچگی در فضای ذخیرهسازی این امکان را بوجود آورد تا دیسکهای گران قیمت ذخیرهسازی با توجه به شرایط بارکاری پیکربندی و تخصیص داده شوند و امکان تخصیص فضا بهطور خودکار با بکارگیری سیاستهای متناسب با رفتار فعلی و آینده آن سرویس تحقق یابد.