معرفی راهکار VMware Tanzu و بررسی مزایای آن – بخش چهارم
راهکار VMware Tanzu وسعت و عمق بسیاری دارد و پرداختن به آن می طلبد تا بسیاری از موضوعات کاوش گردد و به درک بهتری از آنها دست یابیم. به همین منظور سعی دارم با ترکیب هر آنچه بیان شد در مطالب پیشین و سر زدن به حکمت پیدایش هر یک از این فناوری ها و رویکردها با طرح خصوصیات و مزایای VMware Tanzu بیش از پیش از چرایی و کارایی این راهکار بدانیم.
مصرف بهینه منابع در سطح سخت افزار
مصرف بهینه منابع و مدیریت آن چه از جنس سختافزار و چه از جنس نرمافزار یکی از مسائل اصلی چرخه حیات سرویسهای فناوری اطلاعات و ارتباطات مجسوب میگردد. فناوری مجازیسازی توانست از حیث منابع تامین شده از سطح سختافزار تحقق این امر را به میزان بالایی مسجل سازد و به سبب همین موضوع امروزه بیش از 80% بار های کاری از طریق راهکار VMware vSphere مدیریت میشوند. حرکت یا جنبش مشابهی در زمینه منابع نرمافزار به طور بارز از سال 2015 شکل گرفته است که هدف آن مدرنسازی سیستمهای اطلاعاتی با استفاده از ابزارهای مبتنی بر کانتینر است که در اینجا هم این شرکت با ورود در این موضوع راهکار یکپارچه VMware Tanzu را جهت مدیریت این سبک از بارهای کاری طراحی و عرضه کرده است.
اگر درست به خاطر بیاروید مسئله اصلی که منجر به پیدایش فناوری مجازیسازی شد بهینهسازی الگوی مصرف منابع پردازشی، شبکه، و ذخیرهسازی (CNS) بود که در قالب آن استقرار موروثی سرویسهای نرمافزاری "یک سرور فیزیکی مختص یک نرمافزار" با هدر رفت منابع مواجه بود. چاره کار در تغییر طراحی و معماری استقرار سرویسها بود که از طریق آن یک سکوی میانی (هایپروایزر) بتواند با دسترسی به تمامی منابع سرور فیزیکی این منابع را جهت استقرار سرورهای مجازی (ماشین مجازی) تخصیص دهد و از این طریق مصرف بهینه منابع را تضمین نماید. فناوری مجازیسازی VMware vSphere بخوبی توانست در خصوص منابع مختلف مدیریت و کنترل خواسته شده را با حداکثر تواناییها و مقیاسپذیری ممکن ارائه دهد و در این سالها موضوع مصرف بهینه منابع در این سطح حل شده است.
چالشی با نام مصرف بهینه منابع در سطح نرمافزار
با تحقق این امر مسئله مشابهی نظیر همان موضوع هدر رفت منابع و مدیریت پیچیده توسعه نرمافزار مطرح شده است. موضوع اول اما این بار نه به طور مستقیم در سطح منابع فیزیکی بلکه به سبکی دیگر در سطح منابع سیستمعامل قابل مشاهده است. این هدر رفت منابع براساس نوع سرویس نرمافزار و سبک استقرار آن متفاوت است. به عبارتی روند رشد و استقرار سرویسهای نرمافزار که بیشتر از جنس سرویسهای سطح عملیات کسب و کار میباشد تا سرویسهای بخش زیرساخت نشان داده است بخش بزرگی از منابع مصرف شده اساسا اثربخشی لازم را ندارند. به عبارتی در اینجا استقرار چند 100 تا هزاران سیستمعامل مشابه جهت استقرار نرمافزارهای عملیاتی کسب و کار سبب شده است حجم بالایی از منابع CNS به خدمت گرفته شود در حالیکه میتوان با تغییر در طراحی و معماری نرمافزار و از طریق استقرار یک سکوی واسط (سوپروایزر) دسترسی به منابع یکسان در این سطح را با ایجاد یک الگوی منظم (نظیر کانتینر) مدیریت و کنترل نمود و از آن در جهت استقرار پراسسهای نرمافزار بهره گرفت. با این کار از هدر رفت منابع در سطح سرویس (وجود سیستمعاملهای مشابه) و در سطح سخت افزار (منابع) جلوگیری به عمل خواهد آمد و در نتیجه این دو موضوع میتوان به میزان محسوسی به اثربخشی منابع رسید که در نتیجه آن هزینههای شارژ منابع و نگهداری از سرویسها را بهطور بالقوه کاهش میدهد.
در موضوع دوم یعنی ساده سازی فرآیند توسعه نرمافزار شرکت VMware به فکر تکرار تجربه موفق خود در زمینه مجازیسازی منابع و مدیریت آن که از طریق راهکار vRealize توانست بخش بزرگی از فعالیت و عملکردها را هوشمند سازد افتاد. در اینجا واژه Tanzu را انتخاب نمود و در زیر مجموعه این عنوان یک سکوی توسعه و مدرنسازی نرمافزار را ایجاد کرد.
بدیلهای مدرنسازی نرمافزارهای کاربردی
با این توصیفها تا به اینجا قطعا متوجه شده اید که پاسخ به مسئله مدیریت منابع سرویس های زیرساخت و پاسخ به مسئله مدیریت و توسعه نرمافزارهای ابری هر کدام مقتضیات خاص خود را میطلبد که در موضوع اول بایستی به سراغ راهکار مجازیسازی پردازش (VMware vSphere)، مجازیسازی شبکه (VMware NSX-T Datacenter)، مجازیسازی ذخیرهسازی (VMware vSAN) و هوشمندسازی (vRealize Suite) آن رفت و به آن فکر کرد تا بخش بزرگی از مفهوم مرکزداده مبتنی بر نرمافزار (SDDC) محقق گردد. در موضوع دوم بایستی در تناسب با ابعاد کار رویکرد قابل قبول را انتخاب نمود. این رویکرد میتواند به 3 گونه در نظر گرفته شود:
- رویکرد اول حفظ شرایط موجود است، به این ترتیب چالش وجود نرمافزارهای موروثی دغدغه اصلی سازمان نمیباشد - مجوز لازم جهت به خدمتگیری افراد یا ابزار مناسب جهت تغییر نرمافزار عملیاتی صادر نشده – تضمین دسترسی به دادههای سازمانی از طریق مرکزداده مختلف الزام نیست.
- رویکرد دوم تغییر ساختار نرمافزار اولویت سازمان است و در این جهت بایستی با تغییر در ساختار نرمافزار موجود سازوکارهای ضروری جهت مصرف بهینه منابع و استقرار در محیطهای گوناگون را فراهم آورد – کار توسعه و مدرن سازی نرم افزار از طریق ابزارهای مختلف انجام می شود.
- رویکرد سوم تغییر ماهیت نرمافزار سازمان است - نرمافزارهای کسب و کار بایستی در تناسب با ضرورتهای نسل آینده نرمافزار برخوردار باشند و به تناسب بایستی در محیط ابر استقرار یابد. از این رو پاسخ درست رفتن به سراغ راهکار VMware Tanzu است که با اتصال آن به سایر بخشهای زنجیره مرکزداده مبتنی بر نرمافزار همگرایی سرویسها را در سطوح مختلف به واقعیت میبخشد.
چرا و در کجا و با چه رویکردی و با چه راهکاری مسئله مدیریت توسعه نرمافزار رو را بهدرستی پاسخ دهید موضوعی است که با شناسایی و سنجش نوع فعالیت کسب و کار سازمان و خواسته مشتریان ارتباط مستقیم دارد. بد نیست بدانیم که موسسه گارتنر بر طبق گزارش سال 2021 خود پیشبینی نموده است که 95% از نرمافزارهای عملیاتی کسب و کارهای سازمانی تا سال 2025 یعنی تا حداقل 3 سال دیگر با رویکرد سوم یعنی تغییر ماهیت نرمافزار، بر روی پلتفرمهای ابری استقرار خواهند یافت که خود حاکی از این موضوع است که این روند رو به رشد، بیان از شتاب سازمانهایی دارد که با دریافت تجربه مطلوب از طریق این رویکرد توانستهاند چه از حیث صرف بهینه منابع و چه از حیث سایر شاخصهای عملکردی در سکوهای ابری و تحقق خواسته مشتریان موفق عمل کنند.
چتری واحد با نام VMware Tanzu
از میان ابزارهای شناخته شده که براساس رویکرد سوم محبوبیت دارد راهکار VMware Tanzu قادر است با ارائه مجموعه بزرگی از سرویسها توسعه نرمافزار را از ابتدای فرآیند ساخت تا زمان پایش برنامه در محیط عملیاتی تمامی مراحل چرخه حیات (Build, Run, Manage) سرویس را تحت مدیریت و هدایت قرار دهد. راهکار Tanzu در مرحله توسعه نرم افزار ابزارهایی نظیر Tanzu Application Service، Tanzu Application Catalog و Tanzu Application Labs تشکیل شده است و در بخش اجرا براساس سکوی Tanzu Kubernetes Grid استقرار مییابد. این سکو در سال 2019 در قالب پروژه Pacific در درون هایپروایزر VMware ESXi ادغام گردید تا امکان اجرای بارهای Container را در محیط vSphere فراهم سازد. کوبرنت در سال 2015 در شرکت گوگل طراحی شده است و راهکار Kubernetes در قالب یک پروژه کدباز توسعه داده شده است و از زمان ارائه آن به سبب پشتیبانی از پاردایم نرمافزار ابر محور یا Cloud-Native توانسته است با استقبال بسیاری از سازمانهای بزرگ روبرو شود،
حرکتی بزرگ
راهکار Tanzu با ادغام شرکتهای بسیاری فرآیند توسعه نرمافزار را از ابتدای طراحی تا بعد از پیادهسازی شکل بخشیده است که از آن جمله میتوان به Pivotal، Bitnami، Heptio، و Wavefront اشاره کرد. Tanzu قادر است توسعه نرمافزار را براساس چارچوب جاوا و سایر چارچوبهای توسعه انجام دهد و از این حیث با بیش از 5 میلیون توسعه دهنده بدون احتساب توسعه دهندگان VMware vSphere پشتیبانی میشود. جهت اجرای بارهای کاری در سال 2020 شرکت VMware تصمیم گرفت با به خدمت گرفتن زبدهترین معمار راهکار Kubernetes یعنی Joe Beda این راهکار را در درون هسته VMware ESXi یکپارچه سازد. در هم تنیدگی راهکار VMware ESXi و راهکار Kubernetes (VMware vSphere with Tanzu) این امکان را فراهم ساخت تا بخش بزرگی از سرویسهای خواسته شده یک سازمان در قالب VMware Cloud Foundation از سطح پردازش، شبکه، ذخیرهسازی، امنیت، نرمافزار، و مدیریت چرخه حیات قابل دسترس گردد. راهکار Tanzu Kubernetes دستاوردهای بسیاری را به همراه آورده است که چند مورد از نقطه نظر اجرای بارهای کاری عبارت است از:
- سرعت عملکرد 2 تا 3 برابر کانتینرها حتی در مقایسه با استقرار مستقیم بر روی سختافزار
- جامعیت یافتن مفهوم مرکزداده مبتنی بر نرمافزار
- استقرار بارهای کاری در ابرهای متنوع فارغ از نوع زیرساخت ابر (آمازون، آژور و ...)
- تحقق پشتیبانی از بارهای کاری بدون تفاوت در نوع استقرار (ماشین مجازی، کوبرنت، پاد)
- تسهیل مدیریت بارهای کاری جدید با تطبیق آن با مفاهیم موجود vSphere
- تسهیل مدیریت چرخه حیات تمامی سرویسها
جمع بندی
بدون شک انتخاب و بکارگیری درست یک راهکار در هر سطحی از سطوح سرویس دهی فناوری که در تناسب با ضرورتهای کسب و کار قرار داشته باشد نقش بسزایی در کسب ارزش و سبقت بخشیدن به حرکت سازمان دارد و در اینجا هم آوردن تمامی سرویس ها در زیر یک چتر واحد سبب خواهد شد تا در بلند مدت مصرف بهینه منابع تضمین گردد، انعطافپذیری لازم در اجرای بارهای کاری متنوع در ابرهای مختلف محقق گردد، و زمینهای فراهم شود تا هزینه اجرای 100 تا هزاران بار کاری به شکل محسوسی کاهش یابد. و همه این موارد در هنگامی اتفاق افتد که مدیریت و نظارت بر سرویسها چه از نوع پردازش، چه از نوع شبکه، چه از نوع ذخیرهسازی و چه از نوع نرمافزار و بیش از اینها چه در مکان ابر آمازون و چه در سایر ابرها یا در مکان استقرار مرکزداده درون سازمان، و چه از حیث فرآیندهای متنوع توسعه نظیر Build، Run، Manage فقط و فقط در تحت یک پنجره و تنها یک پنجره واحد شکل گیرد و قابل تغییر باشد. در اینجا است که مجدد باز میگردیم به تصمیم درست در انتخاب راهکار مطمئن که جواب خود را داده باشد و در ابعاد بزرگ قادر باشد با معماری منحصربفردش بزرگترین یار مغزهای متفکر سازمان باشد.